سگنوشت

ما که هیچ جهان نمی دهدمان محل سگ!

سگنوشت

ما که هیچ جهان نمی دهدمان محل سگ!

GOING MADDD

دستم به جایی که بند نیست!

همینطور وراجی می کنم... کلمه پشت کلمه... فحش پشت فحش...

و یقین می کنم که عقده ای شده ام...

شعورم را به حراج می گذارم! مفت هم نمی ارزد لاکردار!

و من همچنان پشت آنچه که دوست داشتم باشم سنگر گرفته ام...

همه چیز مثل همیشه پیش می رود...

از سر تا نوک انگشت پا فلسفه ام و تهی تر از همیشه !

فقط می توانم بگویم هیچ کس من را نمی فهمد...

من خودم هم خودم را نمی فهمم!

دیوانه ام از بیخ! 




 به زودی تهران را برای چندین ماه از شر خودم خلاص می کنم و از شر تهران خلاص می شوم...

با همه ی خاطره ها و جاذبه هایش ...

و سر گذشت بیست و یک سال و اندی زندگی...

نظرات 1 + ارسال نظر
رعنا پنج‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ق.ظ http://sedayekhamushi.blogsky.com

سلام خوب می نویسی،حیف که دیر اپ کردی منو دارن از سایت خوابگاه بیرون می کنند(تازه میگه چت نکن!!)ببخشیداینا رو نباید اینجا بگم( حرصم میگیره بالا سرم وایمیستنو میگن پاشو) شانس شما افتاد که غر بزنم،خیلی بی ربط گفتم بازم میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد